معنی kupumzika kupumzika استراحت کردن، استراحت کن، تعطیل کردن، آرام کردن، آرامش دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutumika kutumika اِعمال کَردَن، اِستِفادِه می شَوَد، اِستِفادِه شُدِه، فَرسودِه دیکشنری سواحیلی به فارسی