ترجمه kupompa به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kupompa
kupumua
- kupumua
- دَمیدَن، نَفَس کِشیدَن، تَنَفُّس، بازدَم، نَفَس زَنان، غُرِّش، اِستِنشاق کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupotea
- kupotea
- سَرگَشتِگی، گُم شُدَن، کَم رَنگ شُدَن، کَمرَنگ، رَنگ پَریدِگی، اَز دَست دادَن، گُمشُدِه، گُم کَردَن، هَدَر شُدِه، مُنحَرِف شُدَن، ناپَدید شُدَن، هَدَر رَفتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupamba
- kupamba
- تَزئِین و آرایِش کَردَن، بَرایِ تَزئِین، زینَت دادَن، زیبا کَردَن، تَزئِین کَردَن، پَر پَرواز کَردَن، تَأمین کَردَن، داماد شُدَن، پوشاندَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی