kupigana kupigana نَبَرد کَردَن، بَرایِ مُبارِزِه، مُبارِزِه کَردَن، جَنگیدَن، دَست و پَنجِه نَرم کَردَن، جُستُجو کَردَن، کُشتی گِرِفتَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupapasa kupapasa نَوَازِش کَردَن، دَست زَدَن، شِناوَر بودَن، سَر بِه سینِه زَدَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kugawa kugawa اِختِصاص دادَن، تَقسیم کَردَن، تَخصِیص دادَن، واگُذار کَردَن، تَوزِیع کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی