ترجمه kumhamasisha به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kumhamasisha
kuhamasisha
- kuhamasisha
- سِحر کَردَن، ایجاد اَنگیزِه، گَشت زَدَن، چالِش کَردَن، دَر جابِجا کَردَن، حَواس پَرت کَردَن، شُجاع کَردَن، بَراَنگیختَن، مُنتَقِل کَردَن، اِلهام دادَن، مانُور دادَن، اَنگیزِه دادَن، تَرویج کَردَن، مَحروم کَردَن، حَرَکَت دادَن، روح دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی