معنی kumeza
kumeza
واژگون شدن، قورت دادن، مصرف کردن، بلعیدن، شورش کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kumeza
kuweza
kuweza
تَوانِستَن، تا بِتَوانَم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kumeta
kumeta
دِرَخشیدَن، زَرق و بَرق، دِرَخشِش داشتَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
pureza
pureza
پاکی، خُلوص
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rudeza
rudeza
خامی، بی اَدَبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dureza
dureza
بُرَندِگی، سَختی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pureza
pureza
پاکی، خُلوص
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rudeza
rudeza
خامی، بی اَدَبی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dureza
dureza
بُرَندِگی، سَختی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
kubezwa
kubezwa
مُورِدِ بی تَوَجُّهی، حَمل شَوَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی