kuteua kuteua مَنصوب کَردَن، تَعیین کُنید، نامگُذاری کَردَن، مُشَخَّص کَردَن، نامزَد کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuugua kuugua آه کِشیدَن، مَریض شُدَن، نالِه کُنَندِه، پَشیمان بودَن، بیمار کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی