kulia kulia گِریِه کَردَن، گِریِه کُن، زوزِه کِشیدَن، آه و فَغان کَردَن، زاری کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuzima kuzima غِیرِفَعّال سازی، خاموش کَردَن، غِیرِفَعّال کَردَن، خَفِه کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی