kujitolea kujitolea مُتِعَهِّد، فَداکاری، تَقدِیم کَردَن، وَقف شُدِه، تَقدِیم، وَقف کَردَن، خُود فَراموشی، داوُطَلَب، داوُطَلَب شُدَن دیکشنری سواحیلی به فارسی