معنی kujigeuza
kujigeuza
لرزیدن، چرخیدن، درد کشیدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kujigeuza
kugeuza
kugeuza
مُنحَنی شُدَن، چَرخیدَن، مَعکوس کَردَن، بَرگَشت دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی