معنی kujifanya
kujifanya
تظاهر کردن، وانمود کردن، تظاهری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kujifanya
kujifunza
kujifunza
کارآموزی کَردَن، بَرایِ یادگیری، یاد گِرِفتَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kufanya
kufanya
ساختَن، اَنجام دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی