ترجمه kuimba به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuimba
kuvimba
- kuvimba
- تاوَل زَدَن، تَوَرُّم، داغ کَردَن، بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، مُلتَهِب، اِلتِهابی، وَرَم کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuomba
- kuomba
- دَرخوٰاست کَردَن، دُعا کَردَن، اِلتِماس کَردَن، دَرخوٰاست دادَن، اِلتِماس کُنَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی