معنی kuhosti
kuhosti
میزبانی کردن، میزبانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuhosti
kuhoji
kuhoji
بازجویی کَردَن، سُؤال کَردَن، فُضولی کَردَن، آزمون دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuhisi
kuhisi
گُمان کَردَن، اِحساس کَردَن، حِسّ کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی