معنی kufurusha
kufurusha
اخراج کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kufurusha
kufupisha
kufupisha
اِختِصار کَردَن، کوتاه کَردَن، مُتِراکِم کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kurusha
kurusha
اَنداختَن، پَرتاب کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی