kufuta kufuta لَغو کَردَن، حَذف کُنید، باطِل کَردَن، حَذف کَردَن، پاک کَردَن، لَغو دیکشنری سواحیلی به فارسی
kufunga kufunga باند زَدَن، سَریع، بَستَن، بَستِه بَندی کَردَن، مَحصور کَردَن، حَبس کَردَن، نَصب کَردَن، قُفل کَردَن، بَستَن بِه دیکشنری سواحیلی به فارسی