ترجمه kuchimba به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
معنی kuchimba
- kuchimba
- حفر کردن، کندن، تونل زدن، غار رفتن، گودال کندن، حفّاری کردن، توخالی کردن، معدن استخراج کردن، از خاک درآوردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuchimba
kuvimba
- kuvimba
- تاوَل زَدَن، تَوَرُّم، داغ کَردَن، بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، مُلتَهِب، اِلتِهابی، وَرَم کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuchoma
- kuchoma
- سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن، کَباب پَزیدَن، آسیب رِساندَن با حَرارَت، سوزِش داشتَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی