معنی kuchana
- kuchana
- پاره کننده، شانه کردن
واژههای مرتبط با kuchana
kuchuna
- kuchuna
- حَذف کَردَن، چیدَن
kuchapa
- kuchapa
- چاپ کَردَن، تایپ کَردَن
kuchanua
- kuchanua
- گُل دادَن، شُکوفِه دادَن، شُکوفِه زَن
kushona
- kushona
- پارچِه کَردَن، دوختَن، گُلدوزی کَردَن، بافتَن، سوزَن زَدَن، دَستکاری کَردَن، نَخ ریختَن، بافیدَن، لَحیم کَردَن
kutoana
- kutoana
- بیگانِه کَردَن، کِنار نَیامَدَن
kudhania
- kudhania
- فَرضیِّه سازی کَردَن، فَرض کَردَن
kudhani
- kudhani
- حَدس زَدَن، فَرض کَردَن، گُمان کَردَن، پیشِ فَرض گِرِفتَن
kuchuja
- kuchuja
- فیلتِر کَردَن، بَرایِ فیلتِر کَردَن، نَشت یافتَن، نُفوذ، اَلَک کَردَن
kuchora
- kuchora
- نِمودار کِشیدَن، طَرّاحی، کِشیدَن، حَکّاکی کَردَن، خراشیدَن، میخ زَدَن