معنی kuchaji
- kuchaji
- بار دادن، شارژ کردن، شارژ
واژههای مرتبط با kuchaji
kichawi
- kichawi
- جادویی
kudhani
- kudhani
- حَدس زَدَن، فَرض کَردَن، گُمان کَردَن، پیشِ فَرض گِرِفتَن
kuchuja
- kuchuja
- فیلتِر کَردَن، بَرایِ فیلتِر کَردَن، نَشت یافتَن، نُفوذ، اَلَک کَردَن
kuchapa
- kuchapa
- چاپ کَردَن، تایپ کَردَن
kuchana
- kuchana
- پارِه کُنَندِه، شانِه کَردَن
uchawi
- uchawi
- اَفسونگَری، سِحر و جادو
kuhoji
- kuhoji
- بازجویی کَردَن، سُؤال کَردَن، فُضولی کَردَن، آزمون دادَن
kucha
- kucha
- چَنگال زَدَن، ناخُن ها