جدول جو
جدول جو

معنی kuchafua

kuchafua
لکّه دار کردن، آلوده کردن، آشفتگی ایجاد کردن، نامرتّب کردن، آلودگی کردن، به هم ریختن، تفتیش کردن، آشفته کردن، لکّه انداختن
دیکشنری سواحیلی به فارسی