ترجمه kuangusha به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuangusha
kuanzisha
- kuanzisha
- پایِه گُذاری کَردَن، راه اَندازی کَرد، تَاسیس کَردَن، بُنیاد گُذاشتَن، جُدا کَردَن، شُروع کَردَن، آغاز کَردَن، ایجاد کَردَن، مُعَرّفی کَردَن، مَبدَع بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuzungusha
- kuzungusha
- مارپیچ کَردَن، چَرخاندَن، دایِرِه کَردَن، جا بِه جا کَردَن، چَرخیدَن، پیچیدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuanguka
- kuanguka
- فَروَری کَردَن، سُقوط کَردَن، فُروریختِه، پاشیدِگی، اُفتادَن، زَمین خُوردَن، اُفت کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی