معنی kokuza
kokuza
لنگ لنگان، تحریک کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kokuza
kokuwa
kokuwa
شَل، بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kukuza
kukuza
کاشتَن، تَرویج کُنَند، پَروَرِش دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
pokuta
pokuta
تَوبِه، پَشیمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
pokusa
pokusa
فَریبَندِگی، اَفسانِه بودَن، وَسوَسِه، وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
koruma
koruma
حِفظ، حِفاظَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kokulu
kokulu
بو دار، مُعَطَّر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
dokuz
dokuz
نُه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kuuza
kuuza
بازار کَردَن، بَرایِ فُروش، فُروختَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kukua
kukua
رُشد کَردَن، بُزُرگ شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی