معنی kinzani
kinzani
متناقض، تناقض، قابل مقابله
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kinzani
upinzani
upinzani
مُقاوِمَت، مُخالِفَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpinzani
mpinzani
ضِد، حَریف، مُخالِف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kijani
kijani
سَرسَبز، سَبز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kizazi
kizazi
نَسل
دیکشنری سواحیلی به فارسی