kihalisi kihalisi طَبیعَت گَرایانِه، بِه مَعنایِ واقِعی کَلَمِه، بِه طُورِ فَضایی دیکشنری سواحیلی به فارسی
uhalali uhalali قابِلیَّتِ قَبول، قانونی بودَن، تَوجِیه، مَشروعِیَت، قانونیَّت، مَقبولِیَت، مَعقولِیَت، اِعتِبار دیکشنری سواحیلی به فارسی