معنی isokrasia
isokrasia
ایزوکراسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با isokrasia
isokrasi
isokrasi
بَرابَری سیاسی، ایزُوکراسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
isocracia
isocracia
بَرابَری سیاسی، ایزُوکراسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
isocracia
isocracia
بَرابَری سیاسی، ایزُوکراسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
isocrazia
isocrazia
بَرابَری سیاسی، ایزُوکراسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
izokrasi
izokrasi
بَرابَری سیاسی، ایزُوکراسی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی