معنی inayoweza kutengenezwa inayoweza kutengenezwa قابل ساخت، می توان ساخت، قابل اصلاح، قابل تعمیر دیکشنری سواحیلی به فارسی
isiyoweza kutengenezwa isiyoweza kutengenezwa غِیرِقابِلِ آشتی، غِیرِ قابِلِ تَعمیر دیکشنری سواحیلی به فارسی