معنی iliyojaribiwa
iliyojaribiwa
آزمایش شده، تست شده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با iliyojaribiwa
isiyojaribiwa
isiyojaribiwa
آزمایِش نَشُدِه، تِست نَشُدِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
iliyoharibiwa
iliyoharibiwa
خَرَاب، نابود شُدِه اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
iliyoharibika
iliyoharibika
فاسِد، آسیب دیدِه اَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی