معنی idara
idara
دپارتمان، بخش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با idara
udara
udara
هَوایی، هَوا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
idari
idari
اِداری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
imara
imara
اِستِحکام، جامِد، ایستادِه، سَخت جان، مُقاوِم، مُحکَم، قَوی
دیکشنری سواحیلی به فارسی