ترجمه huzuni به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
معنی huzuni
- huzuni
- غمگین، غم و اندوه، بی روح، بی حالی، افسرده، دل شکسته، افسردگی، غمگینی، سستی، تاریکی، اندوهگین شدن، غم زدگی، اندوهگین، اندوهگینی، اندوهناکی، غم، تیرگی، اندوه، ترشرویی، عبوس، تراژیک، غم انگیز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با huzuni
kubuni
- kubuni
- اِبداع کَردَن، طَرّاحی، طَرّاحی کَردَن، مُدِل کَردَن، نُوآوَری کَردَن، آرایِش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uzuri
- uzuri
- شِگِفتی، زیبایی، کلِاس داشتَن، زیبایی ظَریف، زیبایی شِناسی، فَریبَندِگی، ظِرافَت، جَذّابِیَت، آراستِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی