معنی huruma huruma نوع دوستی، حیف، همدلی، احساسات، دلسوزی، احساساتی بودن، همدل، همدردی دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuruka kuruka پَرواز کَردَن، پَرواز کُن، پَریدَن، پَرِش، پَرِش زا، پَرِش کَردَن، جَهش کَردَن، جَست و خیز کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
nguruma nguruma غُرِّش، رَعد و بَرق، غُرغُر کَردَن، غُرّیدَن، غُرِّش کَردَن، رَعد و بَرق زَدَن دیکشنری سواحیلی به فارسی