kuhimiza kuhimiza تَحسِین کَردَن، تَشوِیق کُنَند، تَوانا کَردَن، تَشوِیق کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
hisia hisia هَیَجان، اِحساسات، اِحساس، حِسّ، اِحساسی، بَرداشت، حِسّی، دِلپَذیر، هَمدَردی کَردَن، حَسّاس دیکشنری سواحیلی به فارسی