معنی halisi halisi اصلی، واقعی، اصیل، حرفی، مبتنی بر واقعیّت، واقع گرایانه، ملوس، مجازی دیکشنری سواحیلی به فارسی
kihalisi kihalisi طَبیعَت گَرایانِه، بِه مَعنایِ واقِعی کَلَمِه، بِه طُورِ فَضایی دیکشنری سواحیلی به فارسی