معنی chanya
chanya
مطلوب، مثبت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با chanya
changa
changa
دَر هَم پیچیدِه، جَوان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
hanya
hanya
مَحض، فَقَط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cahaya
cahaya
دِرَخشِش، نور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
chance
chance
تَصادُفی، شانس، فُرصَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charla
charla
پُرگویی، چَت کَردَن، صُحبَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
chance
chance
تَصادُفی، شانس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mchanga
mchanga
نارَس، شِن و ماسِه، جَوان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
chanzo
chanzo
مَنبَع
دیکشنری سواحیلی به فارسی
chanjo
chanjo
ایمِن سازی، پوشِش، تَزرِیق واکسَن، واکسَن زَدَن، واکسیناسیون
دیکشنری سواحیلی به فارسی