معنی chache
chache
اندک، تعداد کمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با chache
uchache
uchache
خُلاصِه گویی، کَمتَر، پَراکَندِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
chachu
chachu
شور، مُخَمِّر، تُرش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
hacher
hacher
ریز ریز کَردَن، خُرد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chauve
chauve
کَچَل، طاس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charme
charme
جاذِبِه، جَذّابِیَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chaque
chaque
هَر، هَر کُدام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chance
chance
تَصادُفی، شانس، فُرصَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chaire
chaire
اُستادیار، مَنبَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cacher
cacher
پِنهان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی