معنی athiri
athiri
تأثیر گذاشتن، تاثیر بگذارد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با athiri
athari
athari
اَثَرات، اَثَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuathiri
kuathiri
تأثیر گُذاشتَن، تَاثیر بُگذارَد، آلودَن، قُربانی کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
tajiri
tajiri
باشُکوه، ثَروَتمَند، راغِب، خُوب حال
دیکشنری سواحیلی به فارسی
akhiari
akhiari
مُقتَصِد، پَس اَز هَمِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
akhir
akhir
نَهایی، پایان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ahidi
ahidi
تَعَهُّد کَردَن، قُول دادَن، وَعدِه دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی