معنی asi
asi
ناهماهنگ، اکتسابی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با asi
casi
casi
تقریباً
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
basi
basi
تِکرَاری، کُهنِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
asli
asli
اَصیل، اَصلی، بومی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
asin
asin
مِلحی، شور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ast
ast
زیر دَست، تابِع
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ani
ani
ناگَهانی، لَحظِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kasi
kasi
شِتاب، سُرعَت، شِلّیک شُدِه، چابُکی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uasi
uasi
نافَرمانی، شورِش، سَرکِشی، اِغتِشاش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
hasi
hasi
مَنفی
دیکشنری سواحیلی به فارسی