معنی ahidi
ahidi
تعهّد کردن، قول دادن، وعده دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با ahidi
ahadi
ahadi
تَعَهُّد، قُول دادَن، وَعدِه، وَعدِه دادِه شُدِه، اُمیدبَخش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
asidi
asidi
اَسیدی، اَسید، اَسیدیته
دیکشنری سواحیلی به فارسی