معنی یک عده - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با یک عده
یک زده
- یک زده
- در یک قاعده و در یک خط. (ناظم الاطباء). اما محتمل است که دگرگون شدۀ یک رده باشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دک زده
- دک زده
- کسی که ریش سبیل و مژه و ابرو را تراشیده باشد چار ضرب زده
فرهنگ لغت هوشیار