معنی وساطت کردن - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با وساطت کردن
مساحت کردن
- مساحت کردن
- اندازه کردن اندازه گرفتن پیمودن اندازه گرفتن و پیمودن زمینی را
فرهنگ لغت هوشیار
وقاحت کردن
- وقاحت کردن
- سمسول ورزیدن رقص و کچول آغازیدند و لور و سمسول ورزیدند (راحه الصدور رویه 4) بی شرمی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
وصایت کردن
- وصایت کردن
- سفارش کردن اندرزنیدن وصیت کردن سفارش کردن
فرهنگ لغت هوشیار