معنی وحشت کردن
وحشت کردن
ترسیدن، هراسیدن
تصویر وحشت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با وحشت کردن
وحشت کردن
وحشت کردن
نهیبیدن ترسیدن از تنهایی یا از وقوع امری ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار
وحشت کردن
وحشت کردن
بیمناک شدن، ترسیدن، هراسناک شدن، هراسیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
وحشت کرده
وحشت کرده
نهیبیده رمیده
فرهنگ لغت هوشیار
وحشی کردن
وحشی کردن
Barbarize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
وحشی کردن
وحشی کردن
barbarizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
وحشی کردن
وحشی کردن
barbarizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
وحشی کردن
وحشی کردن
barbarzyzować
دیکشنری فارسی به لهستانی
وحشی کردن
وحشی کردن
варваризировать
دیکشنری فارسی به روسی
وحشی کردن
وحشی کردن
варваризувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی