معنی وثیقه - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با وثیقه
وثیقه
- وثیقه
- مالی که متهم برای آزادی خود نزد دادگاه به رهن می گذارد، عهد، پیمان، مالی که در برابر دریافت وام نزد وام دهنده می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
وثیقت
- وثیقت
- آنچه عهد و پیمان را استوار سازد: (زاغ گفت: آن وثیقت را رخصتی توان اندیشید و شیر را از عهده آن بیرون توان آورد)، جمع وثائق (وثایق)
فرهنگ لغت هوشیار
وثیره
- وثیره
- مونث وثیر و پر گوشت فربه: زن مونث وثیر، زن فربه پر گوشت که مناسب همخوابگی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
وثیئه
- وثیئه
- درد کفته یا دردگین بی شکستگی استخوان. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا