منفرجه. تأنیث منفرج. رجوع به منفرج شود. - زاویۀ منفرجه، زاویه ای که بزرگتر از زاویۀ قائمه باشد. (ناظم الاطباء). فرهنگستان ایران ’گوشۀ باز’ را به جای این کلمه انتخاب کرده است. رجوع به زاویه و ترکیبهای آن شود
جای روان شدن آب آبرو، ریگراه راه ریگناک جوانمرد، آب روان، آسیب رسنده، ترکنده: در فارسی کفته شکافته گشوده شده، آب روان، زخمی که چرک از آن جاری شود، ترکنده