جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با منتهی شدن

مبتهج شدن

مبتهج شدن
شاد گشتن مسرور شدن: به اخلاق و شمایل و افعال یکدیگر مبتهج شوند
مبتهج شدن
فرهنگ لغت هوشیار

مبتلی شدن

مبتلی شدن
گرفتار شدن: آخر عمر بضعف پیری و عجز مبتلی شده بود، معتاد شدن
مبتلی شدن
فرهنگ لغت هوشیار

مکتسی شدن

مکتسی شدن
جامه پوشیدن: (هر گه که گوهر عقل درو (انسان) بجنبش آید ذات او بلباس ملکیت مکتسی شود) (مرزبان نامه. . 1317 ص 103)
مکتسی شدن
فرهنگ لغت هوشیار

ممتلی شدن

ممتلی شدن
پر شدن لبالب شدن: (مدتی غوغای این سودا در بام دماغ دزد فرو گرفته بود و وعای ضمیرش ازین اندیشه ممتلی شده) (مرزبان نامه. . 1317 ص 112)
ممتلی شدن
فرهنگ لغت هوشیار