منتفی شدن منتفی شدن برطرف شدن، از بین رفتن، از میان رفتن، مسکوت ماندن، رها شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد
مکتسی شدن مکتسی شدن جامه پوشیدن: (هر گه که گوهر عقل درو (انسان) بجنبش آید ذات او بلباس ملکیت مکتسی شود) (مرزبان نامه. . 1317 ص 103) فرهنگ لغت هوشیار
ممتلی شدن ممتلی شدن پر شدن لبالب شدن: (مدتی غوغای این سودا در بام دماغ دزد فرو گرفته بود و وعای ضمیرش ازین اندیشه ممتلی شده) (مرزبان نامه. . 1317 ص 112) فرهنگ لغت هوشیار