جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مقننه

مقننه

مقننه
تأنیث مقنن. رجوع به مقنن شود.
- قوه مقننه، قوه ای که حق قانونگذاری دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به همین ترکیب ذیل ’قوه’ شود.
- هیئت مقننه، مجموع مردمی که حق وضع قانون دارند. قوه مقننه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

مقننه

مقننه
مُقَنَّن. (ناظم الاطباء). رجوع به مقنن شود.
- شروط مقننه، شرطهای موافق قانون. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مخننه

مخننه
مِخَنَّه. سال فراخ. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). و رجوع به مخنه شود
لغت نامه دهخدا