جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مصدومین

مصدومین

مصدومین
جمع مصدوم، آسیب دیدگان جمع مصدوم در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : بلافاصله واحدهای تیپ قزوین بنقاط زلزله دیده عزیمت کردند و عملیات نجات مصدومین و بیرون آوردن اجسام را بکمک شیرو خورشید سرخ انجام دادند
فرهنگ لغت هوشیار

مخدومین

مخدومین
جمع مخدوم، سروران جمع مخدوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مامومین

مامومین
پسنمازان نماز گزاران، جمع ماموم، جمع ماموم: بمحض ورود امام جماعت مامومین به احترام وی برخاستند
فرهنگ لغت هوشیار

مجذومین

مجذومین
جمع مجذوم، لوری داران خوره اییان جمع مجذوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

محرومین

محرومین
جمع محروم، ز بهران باز داشتگان نو میدان بی بهرگان جمع محروم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مردودین

مردودین
جمع مردود، مولیدگان جمع مردود در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مرحومین

مرحومین
جمع مرحوم، آمرزیدگان درگذشتگان جمع مرحوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

مرجومین

مرجومین
جمع مرجوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مرجومین
فرهنگ لغت هوشیار