مدح گو مدح گو ستایشگر، مداح، مدح خوان، مدحت گو، مدحت خوان، مدحت سرا، مدیحه سرا، مدح گستر، مناقبت خوانمتضاد: هجوگو فرهنگ واژه مترادف متضاد
مددو مددو زنی سخت گربز و بی حیا که کارهای بد به جلدی و تندی کند. شاید مخفف مدداُف (نام سرداری از مردم قفقاز در جنگ ایران و روس) باشد، گویند مثل مددو، که زود رباید و گریزد (غالباً در زنان) و گاه آن را توأم با ’دِردَو’ آرند: دردو مددو. (از یادداشتهای مؤلف) لغت نامه دهخدا