مخفی شدن مخفی شدن پنهان شدن، نهان گشتن، خود را قایم کردن، ناپیدا شدن، نامرئی شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد
مکفی شدن مکفی شدن کفایت شدن بانجام رسیدن، از میان رفتن: (و چون شر این حادثه ان شا الله مکفی شود) (مرزبان نامه. تهران. چا. 1 ص 185) فرهنگ لغت هوشیار
مختفی شدن مختفی شدن پنهان شدن، نهان گشتن، مخفی شدن، مکتوم ماندن، پوشیده ماندن فرهنگ واژه مترادف متضاد
صافی شدن صافی شدن پاک و پاکیزه شدن، بی آلایش شدن، برای مِثال بسیار سفر باید تا پخته شود خامی / صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی (سعدی۲ - ۵۸۷)، کنایه از بی غل و غش شدن فرهنگ فارسی عمید
متفق شدن متفق شدن متفق گردیدن یکی شدن همیوگشتن ساز وار شدن یکی شدن متحد شدن: آخر الامر بر آن متفق شدند فرهنگ لغت هوشیار