جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متولد شده

متولد شدن

متولد شدن
زاییده شدن بوجود آمدن: از جانور آنچه از عفونات متولد شود چون انواع کرم و مگس بی حس نباشند
فرهنگ لغت هوشیار

متولد شدن

متولد شدن
به دنیاآمدن، زاده شدن، ولادت یافتن
متضاد: مردن، ازدنیا رفتن، از دنیا رخت بربستن، هستی یافتن، به وجود آمدن، ایجاد شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد