جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قبل از

قبل ما

قبل ما
پیش از آن مقابل بعد ما. یا قبل ما که. پیش از آنکه مقابل بعد ما که: و قبل ما که ملک بچشم حدس و فراست آن نقش از صفحات حال اشتر خوانده بود من دانسته بودم
فرهنگ لغت هوشیار

مبل ساز

مبل ساز
مانه ساز کتساز آنکه میز و صندلی و نیمکت و امثال آن سازد
مبل ساز
فرهنگ لغت هوشیار

قزل گز

قزل گز
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، اَلاش، چِلَر، اَلَش، قِزِل آغاج، چِهلَر، مِرس، آلَش، آلاش، قِزِل آغاجِغ، راج، آلوَش
قزل گز
فرهنگ فارسی عمید

قبلیاً

قبلیاً
آشکارا و نمایان. (ناظم الاطباء) : رایته قبلیاً، دیدار کردم او را آشکارا و نمایان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا