معنی غیر قابل تحمل
- غیر قابل تحمل
- برنتافتنی
واژههای مرتبط با غیر قابل تحمل
غیر قابل تحمل
- غیر قابل تحمل
- ناکشیدا ناکشیدنی، گرانجان آدمی بازرگانی بود بسیار مال اما به غایت دشمن روی و گرانجان گرانجان کسی را گویند که حضور و معاشرت و سخن گفتن او بر دیگران سنگین و غیر قابل تحمل باشد
غیر قابل تحمل
- غیر قابل تحمل
- Intolerantly, Insufferably, Intolerably, Unbearably, Unendurably, Intolerant, Overwhelming, Unbearable, Untenable
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- нетерпимый , ошеломляющий , невыносимый , неприемлемый
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- intolerant, überwältigend, unerträglich, unhaltbar
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- нетерпимий , приголомшливий , нестерпний , нездатний до витримки
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- nietolerancyjny, przytłaczający, nie do wytrzymania, nieosiągalny
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- intolerante, avassalador, insuportável, insustentável
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- intolerante, abrumador, insoportable, insostenible
غیرقابل تحمل
- غیرقابل تحمل
- intolérant, accablant, insupportable, intenable
