معنی عضو شدن
- عضو شدن
- همپیوند شدن
واژههای مرتبط با عضو شدن
عوض شدن
- عوض شدن
- دیگر شدن
عوض شدن
- عوض شدن
- ورتیدن
رضا شدن
- رضا شدن
- خرسندیدن خرسند شدن راضی شدن
علم شدن
- علم شدن
- کنایه از مشهور شدن، معروف شدن، سرشناس شدن،
برای مِثال هر که علم شد به سخا و کرم / بند نشاید که نهد بر درم (سعدی - ۱۵۶)
فرو شدن
- فرو شدن
- فرورفتن، پایین رفتن، به پایین رفتن، غروب کردن، ناپدید شدن
عذر شدن
- عذر شدن
- حایض شدن (زن)، حایض شدن (زن)
عروس شدن
- عروس شدن
- به همسری مردی در آمدن دختر یا زن
علت شدن
- علت شدن
- بر انگیختن سبب شدن باعث گردیدن، سبب شدن باعث گردیدن
علم شدن
- علم شدن
- سر شناس شدن نامی شدن مشهور شدن معروف گشتن، ظاهر شدن، اطلاق شدن کلمه ای به معنیی به سبب استعمال بسیار