واجب شدن. ضروری شدن. رجوع به کلمه لازم شود: وگر دانی که این کار فلک نیست فلکبانی ترا لازم شد ایدر. ناصرخسرو. - لازم شدن حجت و برهان و دلیل، ثابت شدن آن. - لازم شدن بیع، مدت خیار آن گذشتن
تجدید شدن تجدید یافتن، خرم گشتن شاد شدن، با رونق شدن با طراوت گشتن، جوان شدن جوان گشتن، بار دیگر پس از فراموشی بیاد آمدن بخاطر آمدن، حیات تازه یافتن زنده شدن، حادث شدن پدید گشتن